یکی از آشناهای ما خونهش رفت و آمد داشت. میگفت یه کلکسیون بزرگ تسبیح داره. یه بار هم که یکی از اون تسبیحها چشم این آشنای ما رو گرفته بوده، بهش گفته وردار ببر مال خودت. طرف میگفت تسبیحه چارصد پونصد هزار تومن قیمت داشت.
نمیدونم جریان تسبیح از اول توی فیلمنامهی «خواهران غریب» بوده یا از طریق یا با الهام از خود خسرو وارد فیلم شده. به هر حال بعد از اون فیلم تا یه مدت طولانی تسبیحبازی بین جوونا مد شد.
حالا اون کلکسیونه کجاست؟
البته اگر با اون حاتمبخشیها چیزی ازش باقی مونده باشه.
سلام و ممنون از حضورتون تو بلاگم
و نظری که دادین
نوشته های وبلاگم هم نوشته های گیج این ذهن خودمه ...
من نمی دونستم.این مطلب برام تازه و جالب بود.توی ی عکس تسبیح دیده بودم گردنش که البته زیر یقه ش مخفی بود.برام عجیب اومد...جالب بود.مرسی.
چه قدر جالب!...
یادته کیومرث پور احمد می گفت: اون قسمتی از "خواهران غریب" که هر دو تا تسبیح هاشون و کتار هم میذارن و و صبح هر کدوم مال اون یکی رو بر میداره رو تله ویزیون حذف کرد!!!
...
آره اتفاقا وقت نوشتن یاد اون قضیه هم بودم...
از خواندنش بسی نشاط رفت!
یک وبلاگ متفاوت!
دمت گرم و سرت خوش باد!