اونقدر گرسنه ام که یه منوی کامل از هر رستورانی رو میتونم به تنهایی  بخورم .اونقدر گرسنه ام که صد تا کتاب از قفسه های بالا و پایین نشر پنجره رو تا سال تموم نشده می تونم تا آخرش بخونم ، اونقدر گرسنه ام که صد تا فیلم موج نو فرانسه ، اروپای شرقی و آمریکای لاتین رو بدون از دست دادن حتی یه سکانس تا لحظه اومدن اسم بازیگر ها تا آخرش ببینم .. اونقدر گرسنه ام که  بدو ن اینکه به کسی زنگ بزنم و بگم امروز میخوام چی کار کنم ، بدون  شنیدن صدها جمله تکراری احمقانه : ااا اگه زودتر یعنی ۲۴ دقیقه و بیست ثانیه پیش می گفتی میتونستم باهات بیام ، ااا ؟ آخه مگه نمیدونی امروز کلاس دارم ؟ ، امروز وقت دکتر دارم ، سر درد دارم ، حال ندارم ، کار دارم ،  .... خلاصه کارها و بهانه هایی  درست سر ساعتی که میخواد فیلم " ساکن صحرای سکوت " تو خانه هنرمندان پخش بشه .....

زمان : الان  ساعت هشت و بیست دقیقه شب ، مکان :کافی نتی دانشجویی طبقه بالای یک پاساژ قدیمی جنوب میدون انقلاب ، بیست دقیقه از تموم شدن ساکن صحرای سکوت می گذره

با تکیه بر انگیزه خودم راهی خانه هنرمندان میشم ولی یه قهوه تو کافه هنرمندان و هجوم حرفهای  من روی کاغذ و یه خرید کوچک از حجره های خانه هنرمندان ...

" الهه مرگ خسرو شکیبایی رو بوسید " این اس ام اسی بود که ظهر یه روز جمعه گرم ، با زنگ موبایل خیلی ها رو میخکوب کرد .... کی ؟ مرگ ؟ مگه خسرو  شکیبایی هم ؟..... خیلی ها هنوز تو شوک باور مرگ بودن ............ ولی واقعیت این بود که اون نمرده ...

"ساکن صحرای سکوت " فیلمی است مستند گونه ،به صورت مصاحبه با کسانی که به نوعی با خسرو شکیبایی کار کردن و از همه مهم تر زندگی کردن .. با تهیه کنندگی جمشید مشایخی و کارگردانی سام مشایخی .. با صدای نیکی کریمی ، ژآله علو ، رضا رشید پور ... و مصاحبه با مسعود کیمیایی ، ایرج راد، رامبد جوان ، مهرانه مهین ترابی و..... کلی اسم دیگه به همراه گفتگویی کوتاه با پروین کوشا ( همسر خسرو شکیبایی ) و پوریا شکیبایی .. حرف زدن ، تعریف خاطره و گفتگو درباره هنرمندی ،(که نمیشه گفت یادش بخیر )،اونقدر جذابه که تا پایان همراه با هجوم اشک تو رو تو سالن بتهوون نگه می داره .. فقط اگه تو روتوش نهایی مصاحبه ها و حرفهای تکراری حذف بشه تا هم تماشاگر نگاهی به ساعت نندازه و هم از تکرار جلوگیری بشه ..... " ساکن صحرای سکوت چیز زیادی به دانسته ها ما در مورد شکیبایی نازنین اضافه نخواهد کرد .. همون حرفهای تکراری دلنشین که دوست داریم بارها و صد بار بشنویم ....

هر جا دیدین که بیلبوردی شما رو به دیدین " ساکن صحرای سکوت " دعوت می کنه با بهانه های همیشگی و روزمره دعوت خسرو شکیبایی رو رد نکنین ......