خسرو شکیبایی

۱۳۸۷/۰۴/۲۸

خسرو شکیبایی

۱۳۸۷/۰۴/۲۸

چه خوب

خوب شد که مردی و این سال وبایی رو ندیدی خسرو خان! بلایی به سرمون اومد که حال غصه خوردن هم نمونده...

نظرات 3 + ارسال نظر
پدرام جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:16 ق.ظ http://flith-time.blogfa.com

سلام
وقتی مرد صداشو با اشعار مختلف شنیدم
باور میکنی از اون به بعد عاشق صداش شدم
عاشق فیلماش
عاشق تیکه انداختن تو فیلما
عاشق تیکه های سیاسیش
ولی چه سود
الان نیست پیشمون اما همیشه یه جایی تو این قلبمون جا داره
خوشال شدم از دیدن وبت

سهند شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:11 ب.ظ

دمشون گرم واقعا!
اینهمه یادداشت(جدیدا میگن دلنوشته!)، احساسات، تجلیل... در تصورم نبود.
http://www.taranehh-alidoosti.blogfa.com/

سهند دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ب.ظ

باور کن منم خیلی بی حوصله م ولی این ی قلم و نمی تونم بیخیال شم.اصلا نمی دونم چکار باید بکنم؟؟؟؟؟!نمی تونم...
فکر کنم این رو دیده باشی :
http://www.ksabz.net/magContext.aspx?cid=f5793a5e-0244-46cb-abf9-32b4dd83205a
از مجله خانواده سبزِ.ولی پیشنهاد میکنم خود مجله رو بگیری. شماره 228
عکس دست نوشته ای از خسرو عزیز هست که آدمو آتیش میزنه.می سوزونه.

آره... پوریا هم رفته استرالیا
طفلک پروین خیلی سخت میگذره به‌ش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد