به نظرم پروین خانم خیلی لاغر شده بود. ولی لحن و حالتش راحت و عادی بود ظاهرا. انگار دارد راجع به رنگ دیوار یا باتری ماشین‌اش حرف می‌زند.
نمی‌دانم چه قدر طول کشیده با قضیه کنار بیاید...
اصلا کنار آمده؟ یا اصلا کنار آمدنی لازم بوده؟
حالا این چیزها به من چه؟!
خودم هم نمی‌دانم واقعا... واقعا نمی‌دانم!
اولین چیزی که بعد دیدن ایشون به نظرم اومد همین خیلی لاغر شدنشون بود.
خودت که گفتی ظاهراً.
مگه ما کنار اومدیم که اون بنده خدا بخواد کنار بیاد؟!
گاهی آدم مجبوره ظاهرش و آروم نشون بده و تشویش و ناراحتی درونش و پنهون کنه...مجبوره.
نمی دونم... ولی احتمالا همین طوره.
سلام.تو خوبی؟چطور شد تصمیم گرفتی نظر بخوای؟!
من یادداشتهات رو دوست دارم. همشو خوندم...
ما برنامه رو ندیدیم.نداری برا دانلود بذاری؟
خودم هم نمی‌دونم که چطور شد این دفع کامنت رو باز گذاشتم. انگار دلم می خواست بدونم که شماها چی فکر می کنین...
اون رو ندارم ولی احتمالا بشه از سروش سیما خریدش: یکشنبه، ۱۳ بهمن، شبکه سه، حدود ساعت ۱۱:۵۰-۱۲:۱۰ شب
سلام و درود
ممنون که آمدی وبلاگم و حرف از همدرد در ایسنا و ایل بیگی زدی
آدم وقتی این ها و شماها را می بیند ذوق می کند که هنوز مهربانی هست... هنوز مهربانی ها نمی گذارد که خسروی خوب ما که هر روز که از رفتنش می گذرد عزیزتر هم می شود فراموش نشود
متاسفم که ندیدن تله ویزیون باعث می شود که چنین برنامه هایی را از دست بدهم. عزیزی پیامک داد که مهدی بچسب به سمت مشرق تله ویزیون... گفتم چرا؟ گفت که دارد با همسر شکیبای شکیبایی صحبت می کنند... گفتم لعنت به جشنواره ای که ایستادن در صف های بی شکیبایی اش، صبوری می خواهد و دوری از خانه.
دور ماندم و تصویر رفت
خوش به حال چشمانت!
خب راستش من نمی دونم فایده این فراموش نکردن دقیقا چیه.
شاید یه جور مرض مازوخیستی باشه!
ولی هر چی که هست خوشحالم که تنها نیستیم!
اصلا چه معنی داره جشنواره بی شکیبایی برگزار شه؟!!!!!!
(این کلیپ بزرگداشت رو سایت سینمای ما گذاشته بود واسه داونلود)
درسته... ممنون که خبر دادی
سلام
شما این کلیپ رو پیدا کردید؟!
من هر چی گشتم انگار ندیدم،شاید چشمام ضعیف شده!!
اگه پیدا کردید بی خبر نذارید؛لطفاً...
از این جا می تونی دانلود کنی:
http://www.ziddu.com/downloadlink/3477472/shakibaie12345.wmv
یا از این جا:
http://www.box.net/shared/tsz5kqrqp6
بالاخره گذاشتمش.
با همون صوت هفت سالگی...